پسري که روزگاري با به ثمر رساندن زيباترين گل جام جهاني 1998 در 18 سالگي، ناجي يک فوتبال قحطيزده و خالي از افتخار تلقي ميشد، حالا براي يافتن تيمي جديد در سالهاي پاياني دوران حرفهاي بايد منتظر پيشنهاد تيمهاي متوسط آسيايي باشد.
از مايکل جيمز اوون، تنها يک چهره جوان باقي مانده و اگر شناسنامه او را در نظر نگيريد، تصور ميکنيد فقط دو سال بزرگتر از سنش در روزهاي پر تب و تاب جام جهاني فرانسه است اما واقعيات موجود، ستاره سابق ليورپول را پيرتر از آنچه هست، نمايان ميکند. خبر عدم تمديد قرارداد او با یونایتد چندان عجيب نبود. به هر حال اوون در مدت 3 سال بازي براي پرافتخارترين تيم انگليس، تاريخي را تکان داد؛ قبلا سابقه نداشت هيچ يک از بازيکنان سابق ليورپول در مسير حرفهاي خود لباس شياطين سرخ را به تن کنند. مرد سال سابق اروپا جسارت اين کار را داشت؛ هر چند تنها يک يادگاري به نام گلزني در وقتهاي تلف شده زيباترين بازي تاريخ 20 ساله ليگ برتر (داربي منجر به پيروزي 3 - 4 منيو مقابل سيتي در فصل 2009 - 2008 ليگ برتر) بر جا گذاشت
آغاز سقوط
همانقدر که ترک ليورپول اقدام درستي بود، پيوستن به رئالمادريد اشتباه به نظر ميرسيد. اوون در سايه ستارههاي تيم کهکشاني به عنوان بازيکن ذخيره به ميدان ميرفت و البته در پايان اولين فصل حضور در مادريد، بالاترين ميانگين گلزني بين همپستهاي خود را به دست آورد. افسوس که او مانند جيمي ردنپ، همتيمي سابقش هميشه اسير مصدوميت بود و همان پاي شل اجازه نداد پسر متولد بيمارستان شاهزاده چستر، هنگام بازگشت به جزيره و بازي براي نيوکاسل بدرخشد. حتي تيم متوسط جزيره هم براي آقاي گل سابق ليگ برتر جايي نداشت. سرانجام وقتي مايکل در حال پرواز بود، پيشنهاد فرگوسن از راه رسيد و اوون خوشبينانه، لباس منچستر یونایتد را به تن کرد. او در يکي از معدود حضورهاي تاثيرگذار خود در ليگ برتر، 15 دقيقه مفيد را مقابل ليورپول در آنفيلد به نمايش گذاشت و زير باران ناسزاهاي طرفداران تيم سابق، دو بار همتيميهايش را تا آستانه گلزني پيش برد.
اگر مارينر، داور جنجالي آن بازي خطاي کرگر روي او را پنالتي ميگرفت، شايد قرمزهاي ميهمان در پايان 2 - صفر شکست نميخوردند. البته در جام اتحاديه، اوون را غالبا سر حال و گلزن ميديديم اما اين موضوع هم تداوم نداشت. عاقبت آمار ضعيف 17 گل در 52 بازي، خالق هتتريک در بازي تاريخي انگليس مقابل آلمان را به درهاي خروجي اولدترافورد سوق داد. در نظر داشته باشيد مايکل تنها 5 بار دروازه رقباي ليگ برتري یونایتد را گشود. سرالکس فرگوسن به سنت هميشگي از بازيکن تيمش دفاع کرد: «ميانگين گلزني اوون در هر بازي فوقالعاده بود براي او بهترين آرزوها را خواستارم. اين بازيکن حرفهاي در رختکن تيم ما نقش تاثيرگذاري داشت اما متاسفانه در راه غلبه بر آسيبديدگي شانس زيادي نداشت.»
روزهاي خوب گذشته
اوون سال 2001 با 21 سال سن، براي اولين بار از زمان کيگان، انگليس را صاحب مرد سال فوتبال اروپا کرد. 3 سال قبل از اين تاريخ، دنيا مايکل را شناخته بود؛ جواني که از ميانه ميدان شروع به دريبل بازيکنان آرژانتين کرد و در دقايق مياني نيمه اول بازي مرحله يکهشتم نهايي جام جهاني 1998، زيباترين گل جام را وارد دروازه کارلوس کرد. دروازهبان وقت آرژانتين در پي يافتن دليل گناه خود بابت دريافت آن گل، باقي عمرش را صرف خدمت به کليسا در قالب کشيش کرد! البته او بايد براي طرفدار ويژه اورتون هم دعا ميکرد چون مصدوميتهاي متوالي اجازه درخشش را از جوان متولد ماه دسامبر ميگرفت.
مايکل شايد در همه روزهاي دوران حرفهاي ندرخشيده باشد اما در تک تک ثانيههاي زندگي، منطق را با خود به همراه داشته است. مصاحبه او شب قبل از اولين بازگشت به آنفيلد در لباس منچستر، تامل برانگيز بود: «انتظار ندارم طرفداران ليورپول به من ترحم کنند. اگر گل بزنم، شادي خواهم کرد اما فقط به سمت دوستداران تيم خودم ميروم. طرفداران عصباني آنفيلد بايد درک کنند فوتبال، تقدير پيشبينيناپذيري را مقابل ما قرار ميدهد. من همه عمر طرفدار اورتون بودم اما حتي لحظهاي فرصت بازي براي آبيها را به دست نياوردم و در سوي مقابل هيچگونه علاقهاي به رئالمادريد نداشتم اما بخشي از دوران حرفهايام را در اين باشگاه گذراندم. ديدگاه هواداري، عصبانيت و سوت زدن براي من در آنفيلد را توجيه ميکند اما وقتي يک بازيکن هستيد، درصد تعصبتان کمتر ميشود و در اين شرايط ممکن است به من حق بدهيد!» تا آنجا که به تاريخ معاصر فوتبال مربوط ميشود، اوون به دليل درخششهاي هر چند ناپايدار، بدون شک حق حضور ابدي در خاطرات ما را دارد. بيشک پسر باد را هيچ فوتبالي از ياد نخواهد برد.
نظرات شما عزیزان: